مزار فراموش شده عارفی نامی در محله طرشت
شاید برای بسیار از مردم ایران و جهان اسلام جالب باشد که یک حکیم و عارف ایرانی در قرون نهم و دهم هجری، به نام بهاءالدوله رازی، صاحب یکی از مهمترین کتب پزشکی کهن جهان و یکی از پیشگامان دانش ایمنیشناسی یا ایمونولوژی است. برخی گمان بردهاند که او در پایان عمر محاکمه و اعدام شده است که راقم این سطور، احتمالِ بسیار زیاد نادرستی چنین گمانی را در این مقاله نشان داده است. پدر او به نام شاه قاسم فیض بخش نیز از اهل عرفان بود و در طبابت هم تجاربی داشت و تربیت عالمانه او در پیدایش شخصیتی مانند بهاءالدوله رازی نقش به سزایی ایفا کرد. در مقاله حاضر به زندگی و آثار این خاندان به ویژه شاه قاسم فیض بخش میپردازیم و بر اساس شواهد تاریخی و میدانی نشان خواهیم داد که بخش زیادی از عمر ایشان در محله طرشت تهران گذشته است و نهایتاً شاه قاسم در همین محله یا روستای سابق، به دیار ابدی شتافته و مزارش تا حدود نیم قرن پیش در محله طرشت باقی بوده است و متأسفانه بر اثر غفلت، این بخش از هویت تاریخی و میراث فرهنگی غرب تهران به بوته فراموشی سپرده شده است.
مقدمه
چه بسیار روستاهای باصفایی که سدههای متمادی بر خاک حاصلخیز میان ری و کوهستان البرز غنوده بودند و هر یک حکایتگر تاریخی و فرهنگی و حیات دیرینه پای منطقه خود بودند اما افسوس که در چیزی کمتر از یکصد سال همگی یا بیشتر آنان توسط پایتخت سیریناپذیر مدرن بلعیده شدند و بدتر از آن در چند دهه اخیر هویت و فرهنگ تاریخی آنان در پای آداب تجمل و تجدد قربانی شدهاند و میشوند. فرهنگی که عمدتاً با خلق و خوی ساده و صفات نیکو همراه بود و چه در این روستاها و چه در محلات قدیمی و با هویت تهران، رفتهرفته جای خود را در برابر مصرفگرایی و مسابقه اسراف تنگ میبیند.
یکی از روستاهای کهنسال این منطقه روستای طرشت است که امروزه محلهای است نسبتاً بزرگ در غرب شهر تهران، که البته تا حدودی هنوز هم میتوان رگههای هویت تاریخی را در آن نظاره کرد.
اشارهای به تاریخ طرشت
نام طرشت را میتوان در کنار نامهای دوری است (Duryast) و درشت (Darasht) در برخی منابع تاریخی دید. امروزه نیز اهالی بومی محل، از واژه درشت برای نامیدن روستا یا محله خود استفاده میکنند. [1]
مرحوم عزیزالله عطاردی قوچانی (1393-1307 ه.ش.) درکتاب «مشایخ فقه و حدیث در جماران، کُلین و درشت» [2] به تاریخچه این روستا و سابقه اسلام و تشیع در آن اشاره کرده و جمعی از بزرگان و مشایخ برخاسته از درشت (طرشت) را نام برده است.
بخشی از نقشه دارالخلافه طهران و اطراف آن در سال 1328 هجری قمری ترسیم از مهندس عبدالرزاق [3]
(مکان قریه طرشت را با دایره قرمز رنگ در نقشه مشخص کردهام.)
قاضی نورالله شوشتری [4] نیز در کتاب ارزشمند مجالسالمؤمنین به معرفی سه عالم شیعه دوریستی (طرشتی) پرداخته است. او در معرفی خواجه جعفر دوریستی رازی (از نوادگان حذیفه بن یمان) به حضور خواجه نظام الملک طوسی (485-408 ه.ق.) صدراعظم مقتدر عصر سلجوقی در قریه طرشت اشاره میکند. عین عبارت قاضی نورالله چنین است:
«الشیخ المعظم المدعو بخواجه جعفر بن محمد بن موسی بن جعفر ابومحمد الدوریستی الرازی رحمهم الله:
نسب شریفش به حذیفه بن الیمان که از اکابر و اخیار صحابه رسول است منتهی میشود. [حذیفه بن یمان از صحابه رسول الله (ص) و از یاران امیرالمؤمنین علی (ع) و بنابر روایتی از جمله هفت نفری است که بر پیکر مطهر حضرت زهرا (س) نماز خواندند.] شیخ اجل عبدالجلیل رازی در کتاب نقضالفضایح آورده که خواجه جعفر مذکور در فنون علم مشهور بود و مصنف کتب و راوی اخبار بسیار است و از بزرگان این طایفه و علماء بزرگ ایشان است و در هر دو هفته نظامالملک از ری به دوری است رفتی و از خواجه جعفر سماع اخبار کردی و بازگشتی و خاندان او خاندانی بزرگ است که خلفا عن سلف به علم و عفت و امانت آراسته بودهاند. رحمهم الله تعالی» [5]
قاضی نورالله در ادامه دو فرزند خواجه جعفر یعنی شیخ عبدالله و خواجه حسن را نام میبرد. مزار شیخ عبدالله طرشتی (شیخ عبدالله بن جعفر بن محمد معروف به ابومحمد دوریستی) امروز نیز زیارتگاهی بزرگ در قلب محله طرشت است.
شاید مزار خواجه جعفر هم همانجا باشد. اطلاعاتی که به صورت پراکنده درباره شیخ عبدالله نقل میشود بعضاً با زندگی پدرش خواجه جعفر خلط شده است. مثلاً آمدن خواجه نظامالملک به طرشت را به زمان شیخ عبدالله نسبت میدهند که در واقع در زمان پدرش خواجه جعفر بوده است. با توجه به این نکته و محفل حدیثی خواجه جعفر در طرشت ممکن است مزار پدر و پسر هر دو در همین بقعه باشد اما به هر حال تا اینجا مسأله قابل اثباتی نیست و موضوع مقاله حاضر نیز در رابطه با مزار دیگری است.
قدیمیترین سنگهای این مجموعه متعلق به سالهای 954 و 971 هجری قمری یعنی اوایل عصر صفوی است. (در زمان شاه طهماسب صفوی).
البته دیدیم که خود شیخ عبدالله متعلق به قرن شش هجری میباشد. (با توجه به زمان زندگی پدرش و با توجه به اینکه قاضی نورالله به نقل از معجم البلدان یاقوت حموی خبر از حضور شیخ عبدالله در سال 566 ه.ق در بغداد میدهد و وفات او را اندکی پس از سال 600 ه.ق معرفی میکند [6] میتوان گفت که شیخ عبدالله احتمالاً از عمری طولانی بین هشتاد تا صد سال برخوردار بوده است.)
شاه قاسم فیض بخش در طرشت
در حال حاضر به جز همین مزار شیخ عبدالله طرشتی، مزار دیگری در طرشت و یا مناطق پیرامونی نزدیک به آن وجود ندارد اما مرحوم محمدتقی مصطفوی (1359-1284) صاحب کتاب آثار تاریخی طهران [7]، درمقاله ای با نام آثار تاریخی تهران و اطراف که در سال 1361 در مجله آینده منتشر شده است، مزار دیگری را با نام شاهزاده قاسم در طرشت معرفی کرده است. [8]
نگارنده این سطور از پیش میدانست که نام فرزند سید محمد نوربخش (از عرفای شیعه قرن نهم هجری قمری و مدفون در سولقان واقع در حدود ده کیلومتری شمال غرب تهران) قاسم بوده است و همچنین نوه سید محمد و پسر سید قاسم، با نام بهاءالدوله، برخی آثار خود را در قریه طرشت نوشته است لذا شروع به کنکاش بیشتر در احوالات این سه شخصیت نموده و همزمان به صورت میدانی نیز به طرشت رفته و به پرس و جو از اهالی محل پرداختم.
مشخص شد که در فاصله چندصد متری شمال مزار شیخ عبدالله طرشتی کوچه ای به نام کوچه «شاه قاسم» وجود دارد و اهالی محل به دلیل اینکه سابقاً میدانی در آنجا وجود داشته است به آن حدود میدان شاه قاسم نیز می گویند. (در اکثر نقشهها نام کوچه به جای شاه قاسم اشتباهاً شاه قائم درج شده است.)
با صحبت با افراد مسن محل مشخص شد که سابقاً قبرستان روستا (یا یکی از قبرستانهای روستا) در اینجا واقع بوده است و بقعه کوچکی نیز با نام شاه قاسم در آن وجود داشته است و متاسفانه با آسیبهای ناشی از یک زلزله (احتمالاً ناشی از زلزله بزرگ بوئین زهرا در شهریور 1341) و با خیابانکشیهای حدود پنجاه سال پیش، آن بقعه از بین رفته است. جای دقیق بقعه توسط یکی از اهالی نشان داده شد که مع الأسف هم اکنون در کوچه قرار گرفته است و بعضاً ماشین بر روی آن پارک میکند.
نوشتههای فرزند شاه قاسم
از سوی دیگر ملاحظه شد که سید حسن بن سید قاسم بن سید محمد نوربخش مشهور به بهاءالدوله، دو کتاب از سه کتابی که از وی میشناسیم را در قریه طرشت به انجام رسانده است.
بهاءالدوله نوربخش فرزند شاه قاسم فیض بخش که دکتر حسن تاجبخش – عضو پیوسته فرهنگستان علوم- از او به عنوان «آخرین پزشک بزرگ تاریخ ایران» یاد میکند، [9] احتمالاً در حدود سال 860 هجری قمری در ری [احتمالاً طرشت از قراء ری] یا دیلم زاده شده است. [10] (سید محمد چندین سال را در گیلان سپری کرد. پس احتمالی برای صحت زاده شدن نوادهاش در دیلم نیز میتوان قائل شد.)
معروفترین کتاب او کتاب بسیار معتبری در تاریخ پزشکی ایران بلکه مطلق تاریخ پزشکی است با نام «خلاصة التجارب». این کتاب که شامل بر 28 باب است، از مآخذ مهم طب در دوره صفویه و از بهترین متون درسی پزشکی کهن جهان است. در «خلاصة التجارب»، موارد بسیاری از نخستین اشارههای طب اسلامی به بعضی بیماریها وجود دارد. روش بهاء الدوله رازی؛ یعنی توجه به علائم و عوارض بیماریها و شرح و ثبت دقیق آنها، کتاب او را در زمره مهمترین کتب پزشکی قرار داده است. از جمله این موارد میتوان به توجه او در ثبت همهگیری سیاه سرفه در هرات و نیز سرفه در ری در سال 906 ه.ق، اشاره نمود که بهدقت به تشریح این بیماری پرداخته است. همچنین نوشتههای او در باره اینکه افرادی که آبله میگیرند به ندرت ممکن است از نو آبله بگیرند، حاکی از نظر او در باره ایمنی بدن است. بهاء الدوله همچنین به موضوع حساسیتهای فصلی (آلرژی) اشاره نموده و نمونهای از درمان این بیماری را نیز گزارش کرده است. با استناد به این نوشتهها باید او را از پیشگامان دانش ایمنیشناسی محسوب داشت. او همچنین در باره بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان، از جمله هاری، نوشتهها و گزارشهای دقیقی دارد. نوشتههای او در باره بیماری سفلیس که در نوشتههای خود، همانند سایر پزشکان اسلامی، از آن با نام آتشک یاد کرده است، منبع اصلی رساله حکیم عماد الدین شیرازی در باره آتشک بوده که آن را در 977 ه.ق تألیف کرده است. [11]
بهاءالدوله آنچنان که خود میگوید این کتاب را در سال 907 هجری قمری (سال آغاز سلطنت صفوی) در طرشت به پایان برده است: