x تبلیغات
آمل نیوز

مزار فراموش شده عارفی نامی در محله طرشت

 شاید برای بسیار از مردم ایران و جهان اسلام جالب باشد که یک حکیم و عارف ایرانی در قرون نهم و دهم هجری، به نام بهاءالدوله رازی، صاحب یکی از مهم‌ترین کتب پزشکی کهن جهان و یکی از پیشگامان دانش ایمنی‌شناسی یا ایمونولوژی است. برخی گمان برده‌اند که او در پایان عمر محاکمه و اعدام شده است که راقم این سطور، احتمالِ بسیار زیاد نادرستی چنین گمانی را در این مقاله نشان داده است. پدر او به نام شاه قاسم فیض بخش نیز از اهل عرفان بود و در طبابت هم تجاربی داشت و تربیت عالمانه او در پیدایش شخصیتی مانند بهاءالدوله رازی نقش به سزایی ایفا کرد. در مقاله حاضر به زندگی و آثار این خاندان به ویژه شاه قاسم فیض بخش می‌پردازیم و بر اساس شواهد تاریخی و میدانی نشان خواهیم داد که بخش زیادی از عمر ایشان در محله طرشت تهران گذشته است و نهایتاً شاه قاسم در همین محله یا روستای سابق، به دیار ابدی شتافته و مزارش تا حدود نیم قرن پیش در محله طرشت باقی بوده است و متأسفانه بر اثر غفلت، این بخش از هویت تاریخی و میراث فرهنگی غرب تهران به بوته فراموشی سپرده شده است.

مقدمه

چه بسیار روستاهای باصفایی که سده‌های متمادی بر خاک حاصلخیز میان ری و کوهستان البرز غنوده بودند و هر یک حکایتگر تاریخی و فرهنگی و حیات دیرینه پای منطقه خود بودند اما افسوس که در چیزی کمتر از یکصد سال همگی یا بیشتر آنان توسط پایتخت سیری‌ناپذیر مدرن بلعیده شدند و بدتر از آن در چند دهه اخیر هویت و فرهنگ تاریخی آنان در پای آداب تجمل و تجدد قربانی شده‌اند و می‌شوند. فرهنگی که عمدتاً با خلق و خوی ساده و صفات نیکو همراه بود و چه در این روستاها و چه در محلات قدیمی و با هویت تهران، رفته‌رفته جای خود را در برابر مصرفگرایی و مسابقه اسراف تنگ می‌بیند.

یکی از روستاهای کهنسال این منطقه روستای طرشت است که امروزه محله‌ای است نسبتاً بزرگ در غرب شهر تهران، که البته تا حدودی هنوز هم می‌توان رگه‌های هویت تاریخی را در آن نظاره کرد.

اشاره‌ای به تاریخ طرشت

نام طرشت را می‌توان در کنار نام‌های دوری است (Duryast) و درشت (Darasht) در برخی منابع تاریخی دید. امروزه نیز اهالی بومی محل، از واژه درشت برای نامیدن روستا یا محله خود استفاده می‌کنند. [1]

مرحوم عزیزالله عطاردی قوچانی (1393-1307 ه.ش.) درکتاب «مشایخ فقه و حدیث در جماران، کُلین و درشت» [2] به تاریخچه این روستا و سابقه اسلام و تشیع در آن اشاره کرده و جمعی از بزرگان و مشایخ برخاسته از درشت (طرشت) را نام برده است.

بخشی از نقشه دارالخلافه طهران و اطراف آن در سال 1328 هجری قمری ترسیم از مهندس عبدالرزاق [3]

(مکان قریه طرشت را با دایره قرمز رنگ در نقشه مشخص کرده‌ام.)

 قاضی نورالله شوشتری [4] نیز در کتاب ارزشمند مجالس‌المؤمنین به معرفی سه عالم شیعه دوریستی (طرشتی) پرداخته است. او در معرفی خواجه جعفر دوریستی رازی (از نوادگان حذیفه بن یمان) به حضور خواجه نظام الملک طوسی (485-408 ه.ق.) صدراعظم مقتدر عصر سلجوقی در قریه طرشت اشاره می‌کند. عین عبارت قاضی نورالله چنین است:

«الشیخ المعظم المدعو بخواجه جعفر بن محمد بن موسی بن جعفر ابومحمد الدوریستی الرازی رحمهم الله:

نسب شریفش به حذیفه بن الیمان که از اکابر و اخیار صحابه رسول است منتهی می‌شود. [حذیفه بن یمان از صحابه رسول الله (ص) و از یاران امیرالمؤمنین علی (ع) و بنابر روایتی از جمله هفت نفری است که بر پیکر مطهر حضرت زهرا (س) نماز خواندند.] شیخ اجل عبدالجلیل رازی در کتاب نقض‌الفضایح آورده که خواجه جعفر مذکور در فنون علم مشهور بود و مصنف کتب و راوی اخبار بسیار است و از بزرگان این طایفه و علماء بزرگ ایشان است و در هر دو هفته نظام‌الملک از ری به دوری است رفتی و از خواجه جعفر سماع اخبار کردی و بازگشتی و خاندان او خاندانی بزرگ است که خلفا عن سلف به علم و عفت و امانت آراسته بوده‌اند. رحمهم الله تعالی» [5]

قاضی نورالله در ادامه دو فرزند خواجه جعفر یعنی شیخ عبدالله و خواجه حسن را نام می‌برد. مزار شیخ عبدالله طرشتی (شیخ عبدالله بن جعفر بن محمد معروف به ابومحمد دوریستی) امروز نیز زیارتگاهی بزرگ در قلب محله طرشت است.

 

شاید مزار خواجه جعفر هم همانجا باشد. اطلاعاتی که به صورت پراکنده درباره شیخ عبدالله نقل می‌شود بعضاً با زندگی پدرش خواجه جعفر خلط شده است. مثلاً آمدن خواجه نظام‌الملک به طرشت را به زمان شیخ عبدالله نسبت می‌دهند که در واقع در زمان پدرش خواجه جعفر بوده است. با توجه به این نکته و محفل حدیثی خواجه جعفر در طرشت ممکن است مزار پدر و پسر هر دو در همین بقعه باشد اما به هر حال تا اینجا مسأله قابل اثباتی نیست و موضوع مقاله حاضر نیز در رابطه با مزار دیگری است.

قدیمی‌ترین سنگ‌های این مجموعه متعلق به سال‌های 954 و 971 هجری قمری یعنی اوایل عصر صفوی است. (در زمان شاه طهماسب صفوی).

البته دیدیم که خود شیخ عبدالله متعلق به قرن شش هجری می‌باشد. (با توجه به زمان زندگی پدرش و با توجه به اینکه قاضی نورالله به نقل از معجم البلدان یاقوت حموی خبر از حضور شیخ عبدالله در سال 566 ه.ق در بغداد می‌دهد و وفات او را اندکی پس از سال 600 ه.ق معرفی می‌کند [6] می‌توان گفت که شیخ عبدالله احتمالاً از عمری طولانی بین هشتاد تا صد سال برخوردار بوده است.)

شاه قاسم فیض بخش در طرشت

در حال حاضر به جز همین مزار شیخ عبدالله طرشتی، مزار دیگری در طرشت و یا مناطق پیرامونی نزدیک به آن وجود ندارد اما مرحوم محمدتقی مصطفوی (1359-1284) صاحب کتاب آثار تاریخی طهران [7]، درمقاله ای با نام آثار تاریخی تهران و اطراف که در سال 1361 در مجله آینده منتشر شده است، مزار دیگری را با نام شاهزاده قاسم در طرشت معرفی کرده است. [8]

نگارنده این سطور از پیش می‌دانست که نام فرزند سید محمد نوربخش (از عرفای شیعه قرن نهم هجری قمری و مدفون در سولقان واقع در حدود ده کیلومتری شمال غرب تهران) قاسم بوده است و همچنین نوه سید محمد و پسر سید قاسم، با نام بهاءالدوله، برخی آثار خود را در قریه طرشت نوشته است لذا شروع به کنکاش بیشتر در احوالات این سه شخصیت نموده و همزمان به صورت میدانی نیز به طرشت رفته و به پرس و جو از اهالی محل پرداختم.

مشخص شد که در فاصله چندصد متری شمال مزار شیخ عبدالله طرشتی کوچه ای به نام کوچه «شاه قاسم» وجود دارد و اهالی محل به دلیل اینکه سابقاً میدانی در آنجا وجود داشته است به آن حدود میدان شاه قاسم نیز می گویند. (در اکثر نقشه‌ها نام کوچه به جای شاه قاسم اشتباهاً شاه قائم درج شده است.)

با صحبت با افراد مسن محل مشخص شد که سابقاً قبرستان روستا (یا یکی از قبرستان‌های روستا) در اینجا واقع بوده است و بقعه کوچکی نیز با نام شاه قاسم در آن وجود داشته است و متاسفانه با آسیب‌های ناشی از یک زلزله (احتمالاً ناشی از زلزله بزرگ بوئین زهرا در شهریور 1341) و با خیابان‌کشی‌های حدود پنجاه سال پیش، آن بقعه از بین رفته است. جای دقیق بقعه توسط یکی از اهالی نشان داده شد که مع الأسف هم اکنون در کوچه قرار گرفته است و بعضاً ماشین بر روی آن پارک می‌کند.

نوشته‌های فرزند شاه قاسم

از سوی دیگر ملاحظه شد که سید حسن بن سید قاسم بن سید محمد نوربخش مشهور به بهاءالدوله، دو کتاب از سه کتابی که از وی می‌شناسیم را در قریه طرشت به انجام رسانده است.

بهاءالدوله نوربخش فرزند شاه قاسم فیض بخش که دکتر حسن تاجبخش – عضو پیوسته فرهنگستان علوم- از او به عنوان «آخرین پزشک بزرگ تاریخ ایران» یاد می‌کند، [9] احتمالاً در حدود سال 860 هجری قمری در ری [احتمالاً طرشت از قراء ری] یا دیلم زاده شده است. [10] (سید محمد چندین سال را در گیلان سپری کرد. پس احتمالی برای صحت زاده شدن نواده‌اش در دیلم نیز می‌توان قائل شد.)

معروف‌ترین کتاب او کتاب بسیار معتبری در تاریخ پزشکی ایران بلکه مطلق تاریخ پزشکی است با نام «خلاصة التجارب». این کتاب که شامل بر 28 باب است، از مآخذ مهم طب در دوره صفویه و از بهترین متون درسی پزشکی کهن جهان است. در «خلاصة التجارب»، موارد بسیاری از نخستین اشاره‌های طب اسلامی به بعضی بیماری‌ها وجود دارد. روش بهاء الدوله رازی؛ یعنی توجه به علائم و عوارض بیماری‌ها و شرح و ثبت دقیق آن‌ها، کتاب او را در زمره مهم‌ترین کتب پزشکی قرار داده است. از جمله این موارد می‌توان به توجه او در ثبت همه‌گیری سیاه سرفه در هرات و نیز سرفه در ری در سال 906 ه.ق، اشاره نمود که به‌دقت به تشریح این بیماری پرداخته است. همچنین نوشته‌های او در باره اینکه افرادی که آبله می‌گیرند به ندرت ممکن است از نو آبله بگیرند، حاکی از نظر او در باره ایمنی بدن است. بهاء الدوله همچنین به موضوع حساسیت‌های فصلی (آلرژی) اشاره نموده و نمونه‌ای از درمان این بیماری را نیز گزارش کرده است. با استناد به این نوشته‌ها باید او را از پیشگامان دانش ایمنی‌شناسی محسوب داشت. او همچنین در باره بیماری‌های مشترک بین انسان و حیوان، از جمله هاری، نوشته‌ها و گزارش‌های دقیقی دارد. نوشته‌های او در باره بیماری سفلیس که در نوشته‌های خود، همانند سایر پزشکان اسلامی، از آن با نام آتشک یاد کرده است، منبع اصلی رساله حکیم عماد الدین شیرازی در باره آتشک بوده که آن را در 977 ه.ق تألیف کرده است. [11]

بهاءالدوله آنچنان که خود می‌گوید این کتاب را در سال 907 هجری قمری (سال آغاز سلطنت صفوی) در طرشت به پایان برده است:

ادامه مطلب

دلالان می لولند؛ کشاورزان بی پول بی پول بی پولند

 برنج دومین محصول استراتژیک دنیا محسوب می شود و محصول استراتژیک مستقیما با امنیت ملی و غذایی یک کشور  مرتبط است دانه برنج پس از گندم دومین غله مهم دنیا به حساب می آید و مهمترین محصول و منبع غذایی بیش از یک سوم جمعیت جهان را تشکیل می دهد. حدود ۲۰۰۰نوع برنج در سراسر دنیا کشت می شود که ترکیبات و خواص و طعم آنها به عوامل متعددی بستگی دارد. مبدا پیدایش برنج در جنوب شرقی آسیا است و حدود ۹۵ درصد تولید برنج جهان نیز در چین و هندو آسیای جنوب شرقی است.

برنج در ایران

کشت برنج درشمال ایران و قسمت هایی از جنوب ایران قدمتی طولانی دارد و در استان های مازندران و گیلان برنج مرغوب و در استان های دیگر بیشتر برنج پر محصول کاشته می شود استان مازندران در رتبه اول و استان های گیلان، گلستان، فارس ، خوزستان و پارس آباد مغان در رتبه های بعدی از نظر تولید قرار دارند.

میزان سرانه مصرف برنج در کشور رو به افزایش است

در دو دهه اخیر میزان مصرف سرانه برنج کشور از ۱۵تا۲۰کیلو گرم به ۳۸ تا ۴۰ کیلوگرم افزایش یافت که به عواملی از قبیل تولید داخلی ،میزان واردات ،توزیع واردات با سهمیه ارزان قیمت توسط دولت و سایر عوامل مربوط می شود.

انواع برنج در ایران با قیمتهای متفاوت

*صدری حسن سرایی- صدری سالاری- صدری دم سیاه – صدری دم سفید – صدری دم سرخ- صدری علی کاظمی- صدری هاشمی- صدری شاه پسند- *موسی طارم- طارم دیلمانی- سنگ طارم- طارم رشتی- اهلمی طارم- سنگ جو- طارم امیری- طارم محلی- رشتی سرد- *بینام- حسنی- عنبربو- قصرالدشتی- چمپا بودار- غریب- محمدی- قشنگه- گرده*خزر- فجر- نعمت- ندا- سپیدرود- هراز- آمل۳- ساحل- شفق- کادوس- دشت- چرام۳- زاینده رود- کوهرنگ- یاسوج۱- سازندگی- آمل۲- هیبرید- شیرودی…این اسامی گیجتان نکند. تنها چیزی که بد نیست بدانید این است که اینها گونه های برنج ایرانی است که در ۴ گروه اصلی قرار دارند:

به ترتیب از بالا به پایین: صدری-  طارم – گرد – پرمحصول هدف شناخت انواع برنج ایرانی نیست. بلکه این نکته که تشخیص برنج و خلوص و کیفیت آن به خصوص در حالت خام و پخت نشده بسیار کار مشکلی است که حتی کارشناسان نیز به سختی از عهده آن بر می آیند.

لذا اعتماد به فروشنده و تولید کننده، اصلی ترین راه تهیه برنج مرغوب است.

شروع رنج شالیکار

همه ساله در اردیبهشت ماه است که شالیکاران دست به کار می شوند تا کشت برنج را در هر مرحله بارنج به اتمام برسانند مرداد ماه با گرمای شرجی طاقت فرسایی که دارد موسم رسیدن برنج و خوشه دادن آنهاست وقتی خوشه های برنج طلایی  شد درو آغاز می شود در زمان رسیدن برنج ها دمای هوا به شدت بالا میرود و در این مرحله برنجکاران در دو مرحله صبح و عصر کار می کنند کارها به طور کلی گروهی است و زن و مرد با یاری و مساعدت یکدیگر آن را انجام می دهند و نتیجه رنج کشاورزان درون کیسه ها راهی کارخانه های شالیکوبی می شود و اکنون زمان آن رسیده که کشاورزان استراحت کنند و نتیجه دسترنج خودرا ببینند اما حقیقت چیز دیگری است و این تازه آغاز کار است.

رقابت با برنج های وارداتی عامل ورشکستگی و ناامیدی کشاورزان برنج ایرانی عطر و طعمی منحصر به فرد دارد و اگر در هنگام پخت بتوانند آن را خوب در بیاورند آنقدر خوش طعم است که بدون خورشت هم می توان آن را خورد و لذت برد و کیفیت آن به حدی بالاست که اصلا قابل رقابت با برنج های خارجی نیست اما در آستانه برداشت برنج جدید خروار خروار برنج پارساله در کارخانه های شالیکوبی موجود است و کشاورزان نگران که آیا دسترنج آنها به فروش می رود؟ آیا حداقل هزینه های  که در تمام مراحل کاشت، داشت و برداشت متحمل شده به او باز می گردد ؟آیا میتواند بدهی ها و قسط وام هایی که اخذ کرده را به موقع پرداخت کند ؟ اوست که با تمام سختی های ممکن، هر سال زمان نشا برنج با عشق مضاعف شروع به کار می کند و هر سال به امید اینکه دیگر مانند سال قبل نیست شروع به کشت می کند اما وقتی زمان فروش می رسد نا امیدانه شروع به تقلا می کند حتی بسیاری از کشاورزان به دلیل هزینه های بالای کشت، زمین خود را می فروشند آری آنها مجبور می شوند زمین خود را که بخشی از هویت آنهاست بفروشند.

امسال وضعیت شالیکاران اسفناکتر از سالهای قبل

بنابر گزارش میدانی پایگاه خبری  هراز نیوز شالیکاران در آستانه ورشکستگی هستند

ع.ت کارخانه دار و کشاورز در گفتگو با ما  بیان کرد: در آستانه برداشت برنج جدید انبارهای شالیکوبی ها مملو از برنج است و کشاورزان بدهکار نامید و ملتمسانه، تقاضای فروش برنج خودرا دارند  هرشالیکوبی ها بنا به ظرفیت خود ۲۰۰تا۱۰۰۰تن برنج پارساله برای فروش دارد این درحالی است که زمان زیادی به برداشت برنج امسال نمانده است. سرنوشت برنج های پارسال نگران کننده است که با گرم شدن هوا یا از حمله حشرات در امان نمی مانند و یا در چنگ دلالانی می افتند که با کمترین قیمت ممکن با منت بسیار این برنج ها را از کشاورزان می خرند.

واردات بی رویه برنج و عدم ایجاد موانع برای ورود برنج خارجی

رضا برنج فروش نیز در این باره  گفت : اگر جلوی واردات برنج گرفته شود مشکل ما حل می شود این مردم هستند که حق انتخاب دارند و برنج تولیدی فقط در شمال ایران پاسخگوی نیاز کل کشور است او گفت اگر قرار است برنجی وارد شود به همان نسبت برنج ما هم صادر شود و حفظ تعادل صادرات و واردات برنج این مسئله را تا حد زیادی حل می کند.

محمدی برنج فروش هم می گوید : اولویت ما برای ارائه محصولات موجود در بازار برنج ایرانی است اما برنج وارداتی مشتری زیادی دارد و حتی اگر ما در مغازه های و فروشگاه های برنج برنج وارداتی به خصوص برنج هندی برای فروش ارائه نکنیم سوپر مارکت ها و حتی عطاری ها اقدام به ارائه آن میکنند  واین امر مشکل را بیشتر میکند.

واردات ۴۰۰ هزار تن برنج خارجی مازاد بر مصرف

یزدان پناه مسؤول مرکز بین المللی تجارت و پایانه صادرات برنج در آمل در پاسخ به این سوال که چرا امسال این مشکل پیش آمده و برنج های پارساله به فروش نرفته گفت:در رابطه با برنج مشکلات عدیده ای وجود دارد که هیچ وقت ریشه ای به آن پرداخته نشده است و هربار سعی بر این شد که با راهکارهای کوتاه مدت این مسایل را حل کنیم واین طبیعی است که راهکارهای کوتاه مدت به درد همان زمان می خورد اما مشکلات همچنان برای سالهای آتی باقی می ماندو به شکل دیگری بروز پیدا می کند تولید برنج دارای جایگاه و اهمیت ویژه ای در کشور است و از آنجایی که ما باید در تولید برنج به خودکفایی برسیم راهی جز حل مشکلات مربوط به برنج نداریم علل دیگری که مانع حل مسایل مربوط به برنج می شود این است که ما زنجیره تولید را صرفا کاشت، داشت و برداشت می دانیم و مهمترین زنجیره یعنی بازرگانی و تجارت را نادیده می گیریم در صورتی که هر کالایی در هر کجای جهان که تولید شود ابتدا باید بازاریابی و سپس تولید شود و اگر بخش بازرگانی دیده شود تمام موارد در این راستا حل می شود.

در شش ماهه اول امسال ما شاهد واردات ۱میلیون و دویست هزار تن برنج خارجی به کشور بودیم سرانه مصرف برنج ۳۶ کیلو برای هر ایرانی است یعنی کل نیاز کشور سه میلیون تن است و دو میلیون و دویست هزار تن تولید داخلی داریم و ۸۰۰هزار تن نیاز است تا برنج وارد کنیم  و امسال۴۰۰ هزار تن برنج مازاد بر مصرف وارد کشور شده است و باید این به درستی مدیریت شود و نوسانات قیمت برنج، بیشتربه دلیل اینکه زمان مشخصی برای واردات برنج خارجی وجود ندارد بازار برنج را از تعادل خارج می کند و نظارت مراجع ذی ربط در این زمینه از اهمیت ویژه برخوردار است از طرفی ما باید ساختار بازرگانی را اصلاح کنیم و بازار برنج کشور را تنظیم نماییم اگر بازار تنظیم شود خود به خود شوک هایی که به بخش تولید وارد می شود کم می شود و فاصله بین تولید کننده و مصرف کننده به حداقل می رسد وسود حداکثری چه از لحاظ کیفی و چه از لحاظ کمی هم به تولید کننده و هم به مصرف کننده می رسد. بنابراین ما باید تمام حلقه های تولید را ببینیم.

بازار گل آلود فرصتی برای ماهیگیری دلالان تاجرنما

یزدان پناه در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا تجار در انتظارند تا در دقیقه نود برنج را به کمترین قیمت از کشاورز بخرند و کشاورز مستاصل حاضر به فروش می شود گفت :هر بازاری که آشفته شود فرصتی برای دلالان ایجاد می کند که با ورود به بازار سود کلانی به جیب می زنند و موج قیمتها و شوک ها انگیزه را برای دلالان ایجاد می کنند اما اگر موج ها و شوک های بازار نباشد برای دلالان اصلا جذاب نیست و مشکل اساسی این است که این تصورات نامناسب باعث می شود تا اختلاف بین کشاورز و تاجر ایجاد شود و اینجا هر چه این شکاف بیشتر شود تجار واقعی کنار می روند و جایشان همان دلال ها می نشیند اما کشاورزان باید هشیار باشند که تجار سرمایه گذاری و ریسک پذیری و بازاریابی می کنند و جزو بدنه خودشان هستند متاسفانه این ذهنیت را دلالان در ذهن کشاورزان می کارند و این امر باعث کنار رفتن تاجران درستکار می شود و یک تاجر نمی اید صبر کند و برنج ، ضعیف و خراب شود و بعد به قیمت کم بخرد این ذهنیت را دلالان تاجر نما ایجاد می کنند. وی ادامه داد : اگر ما بتوانیم برنج مرغوب خود را صادر کنیم  چند برابر می توان برنج خارجی وارد کرد بدون اینکه ارز از کشور خارج شود و این لازمه اش این است که برنج کیفی خود را معرفی کنیم اما تصمیمات مقطعی باعث ورود برنج خارجی شد و در یک مقطعی که بازار دچار تشنج شده بود دولت به دلیل تنظیم بازار و دلایل عدیده دیگر اجازه داد تا برنج خارجی وارد شود اما این مازاد بازار برنج کیفی و  طارم محلی خودمان را دچار رکود کرد وگرنه برنج های پر محصول که بازار و قیمت خود را دارد.

مدیر تولید انجمن بازرگانی ایران در این زمینه اظهار کرد:  تصمیمات خود را به دولت و مسوولان اعلام کرده اند و قطعا مسؤلان گام هایی را در این راستا خواهند برداشت. او گفت: ذائقه مردم به سمت برنج خارجی پیش می رود و علت آن تبلیغات بالای برنج های خارجی است و واقعا برنج کیفی ما تاب رقابت با آنها را ندارد و دلیلی هم ندارد تا ما تلاش کنیم قیمت برنج کیفی خود را کاهش دهیم و اقدامات درست به موقع گرفته شود تا تمرکز بازار صرفا بر برنج های پر محصول و وارداتی نباشد.

گزارش؛ الهه دبیریان

شَهر پُرِمَردُ و پُـرِ نامَردِ

 هراز امروز : ماجرای زن دست فروش روبروی بانک ملی مرکزی  آمل، انتشار اشک ها و بغض های او در فضای مجازی آنقدر دردناک بود که واکنش های زیادی را به همراه داشت، بسیاری از همراهان پایگاه خبری هراز نیوز و دو هفته نامه هراز امروز خواستار پیگیری رسانه ای موضوع و صحت و سقم آن شدند ، در ادامه گفتگوی ما با این بانوی زحمتکش پیش روی شماست .

منصوره نوری اهل آهنگر کلا دشت سر متولد سال ۱۳۶۱ هستم دو فرزند پسر دارم یکی دانشجوی رشته ی مهندسی است و دیگری کلاس دوم ابتدایی است.

مادرم در کار دستفروشی بود و من کارهای مربوط به این کار را برایش در خانه انجام می دادم کم کم مادرم به من گفت برو در بازار و وسایلت را بفروش و در بازار روز شروع به کار کردم در بازار روز بسیار اذیت می کردند و برای اینکه کمتر اذیت شویم  مجبور بودیم به آنها رشوه بدهیم یا پول یا غاز و اردک  و مرغ.

در مورد اتفاقات آن روز توضیح دهید؟

قبل از عید ۳ باروسایلم را ریختند و بخشی از آن را بردندبرای پس گرفتنشان به شهرداری رجوع کردم با کلی دوندگی آنها را پس گرفتم و با نامه نگاری های شهرداری یک جایی به من در کنار بانک ملی دادند و بعد از مدتی عباس آقا آمد و تهدید کرد که وسایلت را جمع کن تا نریختیم و گفتم من که کاری نکردم چطور آن خانم آنجا می تواند بنشیند و من نمی توانم و یا آن آقایی که میوه های نوبرانه می فروشد می تواند اینجا باشد ولی من نمی توانم عباس آقا گفت آنها مجوز دارند و در ضمن وسایل تو بهداشتی نیستند و گفتم من وسایلم  را همان روز تهیه میکنم و به فروش می رسانم او مرا کولی خطاب داد و به من گفت کولی بازی در نیارو من در جوابش گفتم اگر مردی همسرت را کولی خطاب کند چکار میکنی و…

اگر امروز بمیرم نمی گذارم  وسایلم را بریزید دو سبد وسیله داشتم همه را با لگد ریخت، نصفش را داخل نیسان ریخت و برد و مردم همه دور و برم جمع شدند.

آبرویم را برد دوست نداشتم به آن روز بیافتم دلم خیلی برای خودم سوخت خدای ما هم بزرگ است  روزی ما دست خداست نه امثال عباس آقا. تا به حال درخواستی از کسی یا مسوولی نداشتیم حتی خانه ما کنتور برق ندارد از خانه برادرم سیم کشیدیم به خانه مان ولی آبرویمان حفظ بود تا به آن روز که آن اتفاق افتاد .

راههای زیادی را امتحان کردیم دنبال وام رفتیم تا در باغ کنار خانه مان پرورش قارچی یا گاوی راه بیاندازیم اما کسی حاضر نشد .

شوهرم دوبار با کمر از ساختمان پرت شد و قدرت کار کردن ندارد و در خانه باقالی و سیر و نخود برایم پاک می کند تا بفروشم.

چه شد که بعد آن ماجرا با آن خبرنگار مصاحبه کردید؟  بعد از انتشار آن فیلم از طرف خانواده مورد مواخذه قرار نگرفتید ؟

من در وضعیت بسیار بدی بودم اصلا نمی دانستم چه می کنم یکی را دیدم که با دوربین از من سوال می پرسد و نتوانستم خودم را کنترل کنم و آن حرفها را زدم اصلا قصد مصاحبه نداشتم برایم بسیار گران تمام شد.

پسرم تا یک هفته بعد از آن روز به خانه نیامد و خانواده خودم هم خیلی آبرومندند و ناراحت شدند ولی من تمام بساطم را دور ریخته بودند و بسیار ناراحت بودم اگر دستفروشی نکنم چه کنم دوستان بسیار محترمی داشتم که با یک بچه ۳ ساله و ۴ ساله دستفروشی می کردند و به خاطر همین آزار و اذیتهای ماموران دست از دست فروشی برداشته و برای تامین نیازهای مادی خود دست به تن فروشی زدند .

بعد از آن اتفاق شهردار به سراغ شما آمد ؟

روز بعد  دیدم آقایی مرا صدا می زند و گفت یک نفر داخل ماشین نشسته و با شما کاری دارد رفتم جلو و خواستم خودش را معرفی کند گفت که امیرسلیمانی شهردار آمل هستم و از طرف آن آقا از شما عذر خواهی میکنم  و ما آن مرد را توبیخ کردیم کاری اگر دارید کمکی می خواهید کاری برای شما انجام بدهیم گفتم من هیچ خواسته ای از شما ندارم و کمکی نمی خواهم فقط یک مجوز به من بدهید تا اینجا بنشینم و کار کنم و وسایلم را بفروشم زیرا من تا فروردین ماه مجوز داشتم ولی بعد از آن هرچه پیگیر مجوز شدم موفق نشدم ولی آن خانم و آقای کنار من مجوز دارند .

دلیلش را از شهردار نپرسیدید که چرا به شما مجوز نمی دهند؟

از شهردار پرسیدم گفتند کار شما و وسایل شما غیر بهداشتی و غیر قانونی  است و ما نمی توانیم  مجوز به تو بدهیم اما من کشتار همان روز را می آورم.

اینکه شما مرغ و خروس تازه می فروشید چند ساعت در هوای آزاد بدون یخچال است  اگر همان روز نفروختید چه می کنید؟ به نظر جواب شهردار منطقی نبود ؟برای افرادی مثل شما چگونه اداره بهداشت می تواند نظارت داشته باشد؟

من در کارم سفارش می گیرم و می فروشم و اگر نتوانم تا ساعت یک بفروشم به قیمت کمترمی فروشم تا به خانه نیاورم کارکنان بانک و حتی کارکنان اداره بهداشت هم از مشتریان من هستند و بسیار از وسایلی که می آورم راضی هستند.

مقداری پول نزول کردم و کار را شروع کردم و بسیار سختی در زندگیم داشتم پسرم در کودکی کیست بزرگی در کبد داشت و مجبور به جراحی شدیم  هنوز نتوانستیم پول نزول کرده را کاملا پس بدهم  کنتور برق برای خانه ندارم .

چرا شما در بازار روز دوباره ساماندهی نشدید؟

آنقدر در بازار رشوه دادم از مرغ و خروس و اردک تا پول شاید  درآمد آن روزم ۷۰ یا ۸۰ تومن بود ولی ۵۰ تومنش را در بازار روز رشوه می دادم تا بتوانم بنشینم و کار کنم. دیگر حاضر نیستم در بازار روز بنشینم  از طرفی مرغهای من کاملا محلی است و نمی توانم کنار کسانی که مرغ دیرپزی که فقط به درد دور ریختن می خورند بنشینم آنها مرغها را ۵ تومن می فروشند و من ۲۰ تومن می خرم باید حداقل ۲۳ یا ۲۴ بفروشم .

هر فردی مثل شما اگر دوست داشته باشد در یک قسمت شهر بنشیند و دستفروشی کند چیزی از شهر می ماند؟

اگر بازار فضای سالم داشت و رشوه نمی خواستند حتما می رفتم  و اگر اینجا نشستن بد است چرا آن دو سه نفر روبروی بانک ملی مستقر هستند تنها برای مجوز نیست.

خواسته شما از شهردار و مسئولان برای خودتان و بانوانی که مثل شما در این حرفه هستند و مشکل دارند چیست؟

وضعیت بانوان دستفروش در آمل بسیار بد است و خدا رو شکر ما یک خانه که برادرمان به ما داده را داریم خیلی ها مستاجرند و سرپناهی هم ندارند از مسئولان می خواهم تا یک وامی را برای این افراد در نظر بگیرند تا این خانمها بتوانند در خانه حرفه ای را انجام دهند و بفروش برسانند و در دل گرمای تابستان و سوز سرمای زمستان در خیابانها دستفروشی نکنند و آبرویشان حفظ شود یک مجوز به من بدهند تا آنجا به کارم ادامه دهم.

گفتگو : مریم اکبرپور

دختران بیشتر از ازدواج می ترسند یا پسران؟

 دختران بیشتر از ازدواج می ترسند یا پسران؟

کارشناس ارشد مشاوره درباره علل ترس از ازدواج در جوانان و راهکار‌های برون رفت از آن توضیحاتی داد.

شکوفه اویار حسینی کارشناس ارشد مشاوره خانواده  با اشاره به تعریف گاموفوبیا اظهار کرد: گاموفوبیا یا همان ترس از ازدواج، در افرادی دیده می‌شود که عموما دارای برخی خصوصیات مشترک مثل کمبود عزت نفس هستند و در پسران بیشتر دیده می شود.

وی ادامه داد: این افراد، عمیقا نسبت به ازدواج بی‌میل نیستند اما از ترس اضطراب‌گونه‌ای رنج می برند که موجب مختل شدن عملکردشان می شود.

این کارشناس ارشد مشاوره خانواده با اشاره به اینکه علائم فردی که دچار گاموفوبیا است با تمام جوانانی که در مرحله ازدواج، اضطراب را تجربه می‌کنند تفاوت دارد،گفت: فردی که  دچار ترس از ازدواج است،   زمانی که صحبتی از ازدواج می‌شود یا موقعیتی پیش می‌آید ، از برخورد با موضوع اجتناب کرده و پرخاشگری می‌کند یا در بسیاری از مواقع علائم جسمی همچون تپش قلب، سرگیجه، تهوع و غیره را تجربه می‌کند.

وی گفت: این حالات جسمی در دسته‌ی حالات اضطرابی قرار می‌گیرد که اگر به مرحله حاد برسد،  به صورت پرخاشگری یا کناره گیری از موقعیت، خود را نشان می‌دهد.

طلاق یا دعوای شدید والدین می تواند در جوانی موجب ترس از ازدواج  شود

اویار حسینی در خصوص اینکه  اکثر  علائم ترس ازدواج، بر اثر تجارب رشدی یا محیطی به جوان داده شده است؛ اظهار کرد: افرادی که دچار ترس از ازدواج هستند، این ترس طبیعی شان با تجربه رشدی یا محیطی پیوند می خورد؛ برای مثال، بچه ای شاهد طلاق یا دعوای شدید و زدوخورد والدینش بوده است ، یا از طرف یک والد مورد آزار جنسی قرار گرفته است ، تمام این  موارد موجب تشدید یا ایجاد  ترس می شود.

دختران بیشتر از ازدواج می ترسند یا پسران؟

تاثیر برنامه های ماهواره در متزلزل کردن کانون خانواده

وی با اشاره به نقش سریال و برنامه‌های ماهواره ای در ایجاد گاموفوبیا بیان کرد: در بسیاری از مواقع مشاهده می‌شود شبکه‌های ماهواره‌ای عامدانه فیلم و محتواهایی را تولید می‌کنند  که این مسئله را به مخاطب القا می‌کند که نیازی نیست به شریک زندگی خود متعهد و صادق باشد و نزدیک ترین  فرد زندگی، می‌تواند خود خواهانه به ما آسیب بزند و کانون خانواده به راحتی از هم بپاشد.

////////////////////

اویار حسینی یکی دیگر از دلایل ترس از ازدواج را ترس از تعهد و مسئولیت پذیری دانست و گفت: این افراد از تصور اینکه بعد از ازدواج، زندگی شخصی، اموال و حقوق قانونی خود را به اشتراک بگذارند احساس واهمه و ناامنی دارند .

وی با اشاره به اینکه داشتن زمینه های آسیب  روانی هم می تواند زمینه ساز ترس از ازدواج شود، گفت: داشتن پایه افسردگی، عزت نفس و اعتماد به نفس پایین، می تواند در مسئله ازدواج شدت پیدا کند و یا دلایل شخصی چون درون گرا بودن و یا ترس از صمیمیت  نیز دخیل است؛ عموما برای این گونه افراد توضیح دادن و شفاف سازی کارهایشان برای دیگری ناراحت کننده است.

ترس از ازدواج کار را به دارودرمانی بکشاند

این کارشناس ارشد مشاوره خانواده در پاسخ به این سوال که چه زمانی گاموفوبیا  حاد و مشکل ساز می شود، گفت: زمانی که علائم جسمی یا عملکرد اجتماعی فرد را تحت تاثیر قرار داده و زندگی جوان را ناکارامد کند؛ اگر  طول این ترس ها بیش از ۶ ماه باشد، فرد باید به فراخور تشخیص روانشناس ، رفتار درمانی و دارو درمانی را آغاز کند.

وی در پایان گفت: بالا رفتن سن و مشکلات اقتصادی بر گاموفوبیا تاثیر دارد و  اجتناب فرد را  برای برخورد  با ازدواج افزایش می دهد.

علی شفیعی : نگران آمُلـم

 هراز امروز : گفتگو با پسر خوش قد و قامت آملی تیم ملی والیبال علیرغم اینکه دیر ورزش والیبال رو شروع کرد،  اما با پشتکار و صبوری خاصی توانست به بالاترین سطح برسد، این روزها همه جا صحبت از درخشش سرعتی زن جدید تیم ملی والیبال که بازی های چشم نوازش ، چشم همه کارشناسان و اهالی ورزش را به خودش خیره کرده است، سرعتی زن تیم ملی والیبال در فضای دوستانه کافه هرازامروز از ویژگی های شخصی، زندگی خصوصی و اهدافش گفت شرح این گفتگوی متفاوت را  در ادامه می خوانید:

لطفاً خودتون معرفی کنید و بفرمایید والیبال رو از کجا شروع کردید؟

علی شفیعی هستم متولد ۲۱/۷/۷۰ اما شناسنامه ام ۳۰/۶/۷۰ ( باخنده) بر خلاف همه والیبالی ها که صغره هستند من کبره هستم، بخاطر شرایط تحصیلی خانواده ام شناسنامه ام رو اینطوری گرفتند که شش ماه عقب نمانم. والیبال رو حقیقتش دوره آقای یزدانی خرم یک طرحی بود که آقای ایوان بوگانیکوف اومده بود برای استعدادیابی از مدارس شهر آمل، من اول دبیرستان بودم از کلاس ما من و وحید نصیری رو انتخاب کردند. کلاً در شهر آمل ۷۰- ۸۰ نفر رو انتخاب کردند و برای تست بردند دانشگاه شمال، تست گرفتند ، شدیم ۲۰ نفر، یه ۳ یا ۴ ماهی آنجا تمرین کردیم کلاً نمی دونم چی شد که طرح رو کلاً بیخیال شدند، من اونجا والیبال رو رها کردم و بعد از کنکورم در سن ۱۸ سالگی دوباره رفتم سالن آموزش کاله آقای نائیجی و آقای حسین کاظمی تمرین می دادند که آقای کاظمی مسئول نوجوانان و جوانان کاله در سوپر لیگ بودند که به من گفتند بیا اونجا و تو بدرد ما می خوری و این شد که جذب کاله شدم.

شنیدم پسر درس خونی بودی چطور بین ورزش و درس، والیبال رو انتخاب کردید؟

باید بگم من ورزش را انتخاب نکردم چون اوایلش خانواده ام مخالف والیبال بودند، اینقدر والیبال رو دوست داشتم که اواخر به درس بی اشتیاق شدم. وقتی خانواده ام علاقمندی من رو به والیبال دیدند، گفتند پس از کنکورت برو دنبال والیبال اما دوران دبیرستان جزو شاگرد درس خوان های کلاس بودم.

معمولاً در والیبال پست قطرپاسور بیشتر تو چشم هستش و اکثراً امتیار آورترین و بهترین بازیکن زمین از این پست انتخاب می شوند. چطور شما این پست که جذابیت بیشتری داره انتخاب نکردید و سرعتی زن شدید؟ دلیلش علاقه بود یا فیزیک بدنی شما؟

بایستی گفت والیبال آمل یک حالتی داره که وقتی بازیکنان میان برای آموزش اول سرعتی زن میشن اگه نگاه کنید می بینید اکثر بازیکنان آمل در تیم ملی سرعتی زن بودند تا پاسور ، بلند زن و قطر پاسور، البته در این پست ها هم بازیکن داشتیم اما به نسبت کمتر از سرعتی زن فکر می کنم نوع اسپک سرعتی رو مردم آمل دوست دارن. منم آقای کاظمی چند تا توپ انداخت بالا و بعد من زدم توپ ها رو گفت خوبه پس سرعتی زن شو  و الان هم فکر می کنم با توجه به فیزیک بدنی ام انتخابم درست بود چون پشت خط زن ها باید بدنشان قویتر باشه و همچنین بلندتر هرچند همین الان هم برای سرعتی زن ها مقداری قدم کوتاه هست.

سال ۹۳ با نوین کشاورز پدیده لیگ شدیدو توسط کواچ به تیم ملی دعوت شدید، چرا اما نتوانستید جای ثابتی بین ۱۲ بازیکن بدست آورید؟

اون سال اولین سالی بود که من داشتم در سوپر لیگ فیکس بازی می کردم چون والیبال رو دیر شروع کردم مثل بازیکن های اون موقع و حتی الان که خیلی خوب هم هستند سابقه بازی در رده های پایه را نداشتم و نتوانستم توانایی هایم را نشان دهم ، این مستلزم این بود چند سال در لیگ بازی کنم تا بتوانم توانایی های بالقوه ام را بالفعل تبدیل کنم و نشان بدم دارای توانایی هایی هستم و اینکه در آن زمان انقدر سرعتی زن خوب در تیم ملی بود که من نتوانستم جایگاهی بدست بیاورم .

با این چیزی که شما گفتید پس ممکنه از رده های پایه شروع نکرد اما موفق شد و به تیم ملی رسید؟

خیلی سخته بشه موفق شد بندرت پیش می آید در حال حاضر هم، فقط من و مسعود غلامی این شرایط رو داریم خیلی بهتره که از سنین پایه شروع کنند.

برسیم سال ۹۷، سالی که تا اینجای کار خیلی خوب برای شما رقم خورد، چه اتفاقی افتاد تا امسال تونستی به تیم ملی دعوت بشی و بهتر از آن تبدیل شدی به یکی از بهترین ها و مؤثرترین بازیکن تیم ملی ؟ که پیک آن بازی با استرالیا بود؟ این فرآیند چگونه طی شد؟

رویای هر ورزشکاری اینه که پیراهن تیم ملی را بپوشه وافتخار آفرینی کنه . همیشه رویای این را داشتم. تا سال ۹۵ الی ۹۶ هر بار که دعوت می شدم باز خط می خوردم خیلی رُک بگم فقط دلیل بودنم این بود ۱۴ نفر تیم کامل بشه اما پر از انگیزه بودم که بیام و خودم را ثابت کنم هم سال پیش و هم امسال آقای کارخانه به من لطف داشتن در خیلی از شرایط به من بازی دادند من یک لیگ خوب را با تیم سرمایه پشت سر گذاشتم دوبار قهرمان شدیم مسابقات جام باشگاه های جهان رفتیم که خیلی تجربه خوبی بود و توانست به من کمک کنه بعدش رسیدم به اردوهای تیم ملی اونجا هم تمرین های خوبی را داشتیم منتظر یک فرصت بودم تا خودمو ثابت کنم خداروشکر این فرصت بعد از ۴ یا ۵ سال بهم داده شد بخاطر همین بود که در بازی با استرالیا اولین باری بود که از ابتدا بازی را فیکس شروع کردم و آن عطشم بخاطر این بود که چندین سال پشت خط بودم و خداروشکر توانستم من هم در کنار تیم بازی خوبی را از خودم به نمایش بگذارم و امتیاز آورترین بازیکن زمین شوم.

در بازی لهستان هم یکی از بهترین های تیم ایران بودی، حال و هوای آن بازی را برایمان تعریف کنید؟

بازی با لهستان اولین بازی ما در آمریکا بود و من خیلی تعجب کرده بودم از حضور این همه تماشاچی مشتاق ایرانی که خودشان به هر طریقی که بود به سالن رسانده بودند حتی یکسری هاشون که صحبت می کردن می گفتند ما ۱۲ الی ۱۳ ساعت رانندگی کردیم تا به سالن برسیم و این واقعاً آدم رو شرمنده می کرد و مسئولیت ما را چندین برابر و اینکه اول بازی آقای معروف ما رو جمع کرد و با ما صحبت کرد به همه انگیزه داد و تحریک مان کرد که با یک انگیزه مضاعف به مصاف لهستان برویم ناگفته نماند یه سری کری هایی از قدیم بین والیبال ایران و لهستان بوده و این موضوعات باعث شد که با انجام یک بازی خوب بتوانیم پیروز میدان شویم .

ایران با توجه به نتایجی که چندسال اخیر در والیبال گرفته انتظارات را بالا برده و خیلی از علاقمندان والیبال معتقدند آقای کولاکویچ نتوانسته انتظارات را برآورده کند و نتایج خوبی با تیم بگیرد شما که  عضو تیم هستید و به شرایط تیم واقفید چه نظری دارید؟

وقتی با اکثر مردم، دوستان و آشنایان صحبت می کنیم می گویند که والیبال ایران در دوره آقای ولاسکو خیلی خوب بوده البته معتقدم آقای ولاسکو خیلی مربی خوبیه، درسته که جهش والیبال ما از دوره ایشان شروع شد ولی شما که به آمار نتایج تیم ملی نگاه کنید دوره آقای کواچ بهتر مقام آوردیم حتی پارسال برای اولین بار مدال جهانی گرفتیم از نظر آماری نمیشه اینرو گفت  ما دوره ولاسکو بهتر بودیم ولی کماکان مردم معتقدند که دوره ایشان ما بهتر بودیم .

قدرت الله ناییج نژاد و سعید ولایی به عنوان معاونان فرمانداری آمل معارفه شدند

 قدرت الله ناییج نژاد و سعید ولایی به عنوان معاونان فرمانداری آمل معارفه شدند.

طی مراسمی در فرمانداری شهرستان آمل  قدرت الله نائیج نژاد به سمت معاون سیاسی ، امنیتی اجتماعی فرمانداری و سعید ولایی به سمت معاون برنامه ریزی و توسعه، و اصغر کردی به سمت معاون هماهنگی امور عمرانی فرمانداری شهرستان آمل معارفه شدند و حکم خود را از رسولی فرماندار ویژه شهرستان آمل دریافت کردند
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد